Is it this thought

داشتم میگشتم دنبال انیمه های ممنوعه..
چی به فکرت رسید؟
باید بگم اون نیست..
ولی میدونی ترس..اره ترس..
این نیست که یهو یه چهره خونی بپره تو سکرین
بلکه..
بسته بودن دستات بالا سرت به سقف در حالی که لختت کردن بیدار میشی و جلوت مردی با چشمای خونی برای انتقام رو میبینی که داد و فریاد میکنه و یهو گلوت رو میگیره.. میکوبتت به دیوار در حالی که مشتش رو سفت تر میکنه و چشمای شخصیت به بالا رول میخوره..با اشکایی که از گوشه چشماش میاد و کف گوشه دهنش و صدای ضعیفش زیر فریاد های مرده نامفهومه و همش در کسری از ثانیه همراه با تصویر به سیاهی کشیده میشه..ترسناکه
البته برای دختر..پسر که درک نمیکنه..کی اصلا پسر میدزده؟
و قدرت جسمی هم تنگش
اگه زیبایی دادی..قدرت محافظت ازش کو؟
میدونی حس میکنم هر کسی که الان دختره یه گناه نابخشودنی ای تو زندگی قبلیش داشته..
البته که حقیقت عه..
میگی چرا؟ ساده ست
چون حقیقت تلخه
یا واضح تر
هر چی تلخه خود حقیقته